زندگی نامه شهریار شاعر

زندگی نامه شهریار شاعر
نام پدر: حاج میراقا خشکنابی
تخلص: شهریار
تولد و وفات: (۱۲۸۵ - ۱۳۶۷) شمسی
محل تولد: ایران - آذربایجانشرقی - تبریز
شهرت علمی و فرهنگی: شاعر
سید محمدحسین بهجت تبریزی (۱۲۸۵ تا ۲۷ شهریور ۱۳۶۷) متخلص به شهریار (قبل از آن بهجت) شاعر ایرانی بود که شعرهایی به زبانهای فارسی و ترکی آذربایجانی داشت. از شعرهای معروف او میتوان از «علی ای همای رحمت» و «آمدی جانم به قربانت» به فارسی و «حیدر بابایه سلام» (به معنی سلام بر حیدر بابا) به ترکی آذربایجانی اشاره کرد.
شهریار پس از انقلاب ایران، شعرهایی نیز در مدح نظام جمهوری اسلامی و مسئولین آن، از جمله آیتالله خمینی و آیتالله خامنهای و نیز اکبر هاشمی رفسنجانی (انتشار پس از مرگ شهریار)، داشته است.
زندگی:
در تهران از سال ۱۳۰۷ تا ۱۳۰۹ به جلسات احضار روح میرفت (زاهدی، ص ۶۱). در ۱۳۱۹ درویش شد و قرار بود که «خرقه بگیرد و جانشین پیر بشود» (زاهدی، ص ۶۲) ولی به علت شهودی که برایش پیش آمد از این مسیر منصرف شد و در بسیاری از عادات خود تغییر داد، از جمله سهتار را که تا آن زمان مینواخت کنار گذاشت و مواد مخدر را که حدود سی سال به آن معتاد بوده است ترک کرد (زاهدی، ص ۶۲) و بیشتر به قرآن خواندن و عبادت مشغول شد. حال متفاوت شهریار تا حدود سال ۱۳۳۱ ادامه یافت.
شهریار در روزهای آخر عمر به دلیل بیماری در بیمارستان مهر تهران بستری شد و پس از مرگ در ۱۳۶۷، در مقبرةالشعرا در تبریز دفن شد.
شهریار دو دختر به نامهای شهرزاد و مریم و یک پسر به نام هادی داشت.(1)
نامگذاري خيابان ها، سالن ها، پارك ها و اماكن عمومي به نام شهريار در كشورهاي ماوراي قفقاز:
***
***
هـ . ا. سايه
كه رام من نشدي آخر اي غزال دميده
خموش سايه كه شعر تو را دگر نپسندم
كه دوش گوش دلم شعر شهريار شنيد
***
نيما يوشيج
رنجي است كه روزگار مي داند چيست
آني كه چو غنچه در گلو خونم از اوست
من دانم و شهريار مي داند چيست
***
مفتون اميني
كي رها مي سازدت اينگونه آسان شهريار
اولين استاد شعر و آخرين سلطان عشق
هر كجا نام تو در آغاز و پايان شهريار
***
پژمان بختياري
برخيزد ْآنچه ماية غرور و وقار ماست
گه شهريار پرورد اين شهر، گاه شمس
كز نامشان تفاخر ملك و ديار ماست
***
مهرداد اوستا
كرد سرافرازي و نام آوري
شعر همان فتنه و آذرم و راز
كز نگه دوست كند دليري
***
بيژن ترقي
دوباره بخت ترا در كنار مي آيد
بگو كه عرصة شعر و ادب بپيرايند
كه از سواد دل آن شهسوار مي آيد
***
فريدون توللي
دستانسراي عشق و خداوند چامه اي
از من ترا به طبع گرانمايه، صد درود
ز آنرو، كه در بسيط سخني، پيش جامه اي
***
مهدي اخوان ثالث
نازنينا، تو همان پاك ترين پرتو جامي
اي براي تو بميرم، كه تو تب كردة عشقي
اي بلاي تو بجانم، كه تو جاني و جهاني
***
فريدون مشيري
اشك مجسمي بود، در چشم روزگار
جان ماية محبت و رقت
ايواي شهريار
***
عمران صلاحي
پادشاه قلعة خاموش روح خويشتن
شهر ويراني سراسر خانه هايش سوخته
بادهاي در به در چرخان و بر در حلقه زن
***
غزال و غزل
اين هم از عُمر شبي بود كه حالي كرديم
ما كجا و شب ميخانه خدايا چه عجب
كز گرفتاري ايام مجالي كرديم
تير از غمزة ساقي، سپر از جام شراب
با كماندار فلك جنگ و جدالي كرديم
غم به روئين تني جام مي انداخت سپر
غم مگو عربده با رستم زالي كرديم
باري از تلخي ايام به شور و مستي
شكوه با شاهد شيرين خط و خالي كرديم
نيمي از رخ بنمود و خمي از ابرويي
وسط ماه تماشاي هلالي كرديم
روزة هجر شكستيم و هلال ابرويي
منظر افروز شب عيد وصالي كرديم
بر گل عارض از آن زلف طلايي فامش
ياد پروانة زرين پر و بالي كرديم
مكتب عشق بماناد و سيه حجره غم
كه در او بود اگر كسب كمالي كرديم
چشم بوديم چومه شب همه شب تا چون صبح
سينه آئينة خورشيد جمالي كرديم
عشق اگر عمر نه پيوست بزلف ساقي
غالب آنست كه خوابي و خيالي كرديم
شهريار غزلم خوانده غزالي وحشي
بد نشد با غزلي سيد غزالي كرديم
***
غزال و غزل
شعر:شهريار
چئويرن: م ـ سيدزاده
بو گئجه باده ايله دفع ملال ائيله ميشم،
عؤمرون بير گئجه سينده بئله حال ائيله ميشم.
بيز هارا، تار هارا، يا رب، گئجه مئيخانه هارا؟
اونودوب دردي بو ايّامدا مجال ائيله ميشم.
ساقي نين غمزه سي اوخ، مئي جامي اولموش سپريم،
فلكين جؤورو ايله جنگ و جدال ائيله ميشم.
مئي دمير تك ائله ييب جانيمي، غمله ووروشوم،
غم دئمه، دوشمنيمي روستم زال ائيله ميشم.
آجي ايامي شيرين ائتمگه سرخوش دولانيب،
كؤنلومو ايندي اسير خط و خال ائيله ميش.
گؤرموشم من اوزونون ياري سيني، تك قاشيني،
اي اوزونده نئجه گؤر سئير هلال ائيله ميش.
گئتميش هيجران اوروجو گؤرجك هلال قاشلاريني،
بايرام اولموش بو گؤروش عزم و وصال ائيله ميشم.
گؤرموشم اوزده او زرّين تئلي پروانه كيمي،
يانميشام اودلارا، ترك پروبال ائيله ميشم.
عشق درسي منه اؤيرتسه ده هيجران غميني،
عشقه دوشمكله بئله كسب كمال ائيله ميشم.
ياتماييب صوبحه كيمي من گئجه گون اوزلو يارين،
سينه سي گوزگوم اولوب، سئير جمال ائيله ميشم.
ساقي نين زلفونه عشق باغلاماسا عؤمرو اگر،
من بئله درك ائله ييب، بؤيله خيال ائيله ميشم.
شهريارا غزل ائتميش مني جئيران، گؤزليم،
گؤر غزل ايله نئجه صيد غزال ائيله ميشم
نظرات شما عزیزان:
.: Weblog Themes By Pichak :.